یکسان انگاری توسعه غربی و پیشرفت اسلامی، سرمنشأ ایجاد انحراف در برنامه ریزیهای کلان اجتماعی
بسم الله الرحمن الرحیم
مفهوم پیشرفت در ادبیات انقلاب اسلامی به غیر از مفهوم توسعه به معنای مصطلح آن است.
پیشرفت اسلامی عبارت است از نزدیکتر شدن هویت جامعه به شاخصههای هویت اسلام یا به عبارت ساده اسلامیتر شدن جامعه. شاید این مفهوم به صورت اجمال، مورد تفاهم بسیاری از نخبگان و تصمیم سازان جامعه باشد، اما به دلیل مبهم بودن معنای هویت اسلامی و ملاکهای برنامه ریزی برای نزدیک شدن به این هویت و همچنین نامعین بودن روش تشخیص میزان تحقق اسلام در جامعه، عملاً بسیاری از برنامهها و تصمیمات کلان اجتماعی بر خلاف جهتگیری مبارک انقلاب اسلامی شکل میگیرند.
تبیین تفصیلی شاخصههای هویت اسلامی و تعیین معیارهای اندازه گیری این شاخصهها، مسئلهایست که تا به امروز مورد غفلت قرار گرفته است. یکی از آفات عدم تبیین تفصیلی شاخصههای هویت اسلامی، تفسیر پذیر شدن این هویت است. بدین معنا که برخی از نخبگان و تصمیم سازان جامعه، تفسیر متفاوتی از معنای پیشرفت و ارتقای میزان اسلامیت جامعه با آنچه که حقیقتاً مد نظر اسلام ناب است دارند.
دیدگاههای توسعه غربی که سرچشمه در جهان بینی مادی و شناخت غلط از انسان دارند، مدتهاست که بر جوامع غربی حاکمند. تجربه تلخی که این جوامع از حاکمیت ایدهئولوژیهای مادی گرا مانند سوسیالیسم و لیبرالیسم در سالهای اخیر به دست آوردهاند، حکایت از پوچی و تحلیل غلط این مکاتب نسبت به انسان و جهان دارد. اما با این حال، این جوامع با چپاول و استعمار کشورهای اصطلاحاً ضعیف جهان، به حیات مادی خود ادامه میدهند هر چند که به لحاظ معنوی، دچار بحرانهای شدیدی هستند. کشورهای به اصطلاح توسعه یافته که سردمداران تئوریهای توسعه هستند، همچنان با پافشاری بر اندیشههای غلط خود، جوامع بشری را به قهقرای گمراهی، بیعدالتی و بیهویتی سوق میدهند.
سیاستهای مدیریتی و راهکارهای اجرایی توسعه غربی برای اداره جامعه که تئوریزه شده مبانی فکری حاکم بر آن است، مدتهاست که الگوی اداره بسیاری از کشورهای جهان است. به مرور زمان، این نظریات چنان بر دیدگاهها و اذهان نخبگان و سیاست گذاران جوامع اثر گذاشته است که به اصول انکار ناپذیر ایشان تبدیل شده است.
تئوریهای تفصیلی توسعه غربی، با محوریت سود و درآمدزایی به تفسیر بخشهای مختلف اجتماعی از قبیل فرهنگ و خانواده میپردازند. مسئله اشتغال زنان در بخش صنعت به عنوان نیروی کار ارزان قیمت، ترویج فرهنگ مصرف با افزایش تنوع تولید در بخشهای خوراک، پوشاک و سرگرمی و اشغال سن مفید تربیت کودکان، نوجوانان و جوانان برای انتقال آموزشهای مرتبط با بخش تولید - که تبعات آنها به وضوح، دامنگیر بسیاری از بخشهای اجتماع از جمله خانواده به عنوان اصلی ترین رکن سازنده جامعه در نگاه اسلام، است - نمونهای از تأثیرات سوء نفوذ این تئوریها در عرصه برنامه ریزی و سیاست گذاریهای جامعه است.
متأسفانه جامعه اسلامی ما هم تا حد بالایی گرفتار این معضل است.
امام خامنهای رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی، با توجه به این مسأله و ضرورت تفکیک میان پیشرفت اسلامی و توسعه غربی، تعمداً واژه پیشرفت را به عنوان جایگزین توسعه انتخاب نمودند و این دهه را دهه عدالت و پیشرفت نام گذاری فرمودند؛ پیشرفتی که عدالت - به عنوان یکی از شاخصههای مهم هویت اسلامی - جزء لاینفک آن به حساب میآید.
یکی از رسالتهای مهم الگوی پیشرفت اسلامی، تئوریزه کردن تفصیلی شاخصههای هویت اسلامیست. با مشخص شدن این شاخصهها، جا برای هرگونه تفسیر پذیری و انحراف، بسته خواهد شد و معیار سنجشی برای میزان پیشرفت کشور یا به عبارت دیگر میزان نزدیکتر شدن جامعه به آرمانهای والای اسلام، از قبیل تحقق عدالت و خانواده اسلامی که نتیجه قهری آن آرامش افراد جامعه خواهد بود، به دست خواهد آمد.
در همین راستا، دبیر محترم شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی، طی دو گفتگو با نشریه کیهان فرهنگی در سالهای 1390 و 1393، به خطر یکسان انگاری پیشرفت اسلامی و توسعه غربی اشاره نمودهاند و راهکارهای اولین نقشه راه تولید الگوی پیشرفت اسلامی برای مقابله با این خطر را مطرح نمودهاند.
برای مطالعه این دو گفتگو، به تارنمای مربوط به پایگاه اطلاع رسانی نقشه راه مراجعه فرمایید. و السلام علیکم و رحمة الله
منشأ خطای محاسباتی برخی از مسئولین و نخبگان چیست؟
مطالب مرتبط: